گلچین مطالب وب

<p>وقتي که کلمه ي اعتياد به گوش ما ميخوره ذهن ما سريع ميره به سمت مواد مخدر در صورتي که اعتياد يعني وابستگي به هرچيزي که نميتوني ترکش کني و در صورت نبودنش حالت بد ميشه. يک ليستي تهيه کردم تا ببيني که چقدر ما بايد روي خودمون کارکنيم و چقدر اعتيادهاي پنهان و آشکار داريم و چقدر نياز به ترک اينهارو داريم.</p> <p>...</p><p>وابستگي به تلويزيون (يعني بدون تلويزيون زندگي برات سخته)<br /> وابستگي به تلفن چه تلفن همراه چه ثابت(يعني اگه تلفن يکماه قطع باشه حالت بد ميشه)<br /> وابستگي به اينترنت (يعني اگه اينترنت نداشته باشي کلافه ميشي)<br /> وابستگي به پدر و مادر (يعني بدون حمايت و حضور اونها زندگيت سخت ميشه)<br /> وابستگي به راحتي (يعني اگه سختي بياد توي زندگيت از هم ميپاشي)<br /> وابستگي به پول ( يعني اگه بي پول بشي به هم ميريزي)<br /> وابستگي به تاييد ديگران (يعني اگه ديگران نظر منفي نسبت به تو داشته باشند حالت بد میشه)<br /> وابستگي به جنس مخالف (يعني بدون حضور جنس مخالف آنگونه که بايد شاد و آرام نيستي)<br /> وابستگي به کتاب (يعني بدون کتاب احساس کمبود و تنهايي ميکني)<br /> وابستگي به جمع ( يعني اگر قرار باشه که يک مدت تنهاي تنها باشي کلافه ميشي)<br /> وابستگي به حرف زدن (يعني سکوت کردن برات سخته)<br /> وابستگي به موسيقي و صدا (يعني بايد گوش شما هميشه يک صداهايي رو بشنوه)<br /> وابستگي به لباسي خاص (يعني هميشه ناخوداگاه دنبال لباسهايي ميگرديد که شمارو خاص جلوه بده)<br /> وابستگي به آرايش (یعنی اگه آرايش نداشته باشيد احساس بدي بهتون دست ميده)<br /> وابستگي به نق زدن و گير دادن(يعني اگه بخواهيد به چيزي گير نديد و نق زنيد اذيت ميشيد)<br /> وابستگي به گروه (يعني اگه قرار باشه در هيچ گروهي نباشيد احساس بدي پيدا ميکنيد)<br /> وابستگي به دوستان(يعني بدون دوستان زندگيتون دچار رکود ميشه)<br /> وابستگي به کار(يعني اگه کار رو تعطيل کنيد انگار گمشده داريد)<br /> وابستگي به گوشت خوردن(يعني نميتونيد گوشت خوردن رو کم يا قطع کنيد)<br /> وابستگي به خاطرات گذشته(يعني نميتونيد خاطرات گذشته رو فراموش کنيد)<br /> وابستگي به درس خوندن(يعني نميتونيد درس نخونيد)<br /> وابستگي به قبيله و طايفه(يعني نميتوني به قبيله و طايفت افتخار نکني)<br /> وابستگي به قضاوت کردن(يعني نميتوني قضاوت نکني)<br />وابستگي به ماشين (یعنیبدون ماشين حالت بد ميشه)<br /> وابستگي به فکر کردن (يعني ميتوني فکر نکني)<br /> وابستگي به حرص خوردن(يعني ميتوني حرص نخوري)<br /> وابستگي به کنترل اوضاع و کنترل ديگران(ميتوني به ديگران اجازه بدي براي خودشون زندگي کنند نه باب ميل شما)<br /> وابسته به خواب زياد(يعني ميتوني خوابت رو کنترل کني)</p> <p>اينها نمونه هايي هستند که ما رو به فکر فرو ميبرند که از خودمون سوال کنيمچرا بدون اينها زندگي براي ما سخت ميشه؟چرا ما به اينها وابسته هستيم؟</p> <p>اميدوارم راجع به اين مطلب بسيار عميق فکر کنيد و به جاي ناراحت شدن و سرزنش خودتون دنبال کم کردن اين وابستگيها باشيم.هيچ کاري به اندازه ي خودسازي ارزشمند نيستو هيچ دانشي به اندازه ي خودشناسي مفيد نيست.</p>

نظرات شما عزیزان: